هرروز ک میگذره بیشتر ب این نتیجه رسیدم هرگز ازدواج نکنم
ازدواج سرگرم کردن مردم به نادانیه. غوطه ور شدن در گوهه . اهداف زندگی حول کارهای چرت روزمره میچرخه
"خونه مون باید شیک باشه . جلو فلان مهمان فلان خواستکار فلان عمو خوب دربیایم ""دیدن فلان فیلم رو از بکه سه سیما از دست ندیم " بریم عروسی فلان گوساله شامشون میکسه . کمی شکمچرانی کنیم"بعدش قد فیل میشن میگن چرا ایقد گنده ایم ما ک هیچی نمیخوریم"
"اقای خونه مبادا بازی تیم عن دوستارشو ازدس بده" ی کاری کنم چشم بقیه از کاسه دربیاد" امروز چنان استوری بزارم بقیه بسوزه " وای نهار کوفت داریم بزار عکسشو برا گوهای دیگه بفرستم" فلان کتاب جدید منتشر شده برم عکسشو بزارم اینستا ک مثلا خوندم و شدیدا پیشنهادش کنم" برم آواز بخونم با صدای انکرالاصواتم بزارم اینستا بگم اهنگ درخواستی خیلی از فالورای عنم" فلان بازیگر ایرانی سیمرغ گرفته ناز شسته عنش "
و اینا همچنان ادامه داره
همشونم برمیگرده به اهداف ازدواج ب خوده ازدواج
نماز یه متاهل دیوث چن هزار برابر بهتره تا نماز یه مجرد موفق و مرفه . خب ب عنم. من نمازمو با یک صدم ابسیلون ثواب میخونم عوضش سرم بو گوه نمیده سلایقم عنانه نیس افکار و اهدافم عنتر منتری نیس
کتاب کتاب کتاب کتاب . ازش دوریم قهریم . کتاب درست کتاب سعدی . این مرد دانا . میگم بشون میدونید سعدی کیه؟؟ میگن اره پسر همسایمونه. این همه بامزگی تویه ادم چطور جا میشه:/ حافظ یه نابغه بوده . ولی اونا فقط میدونن حافظ کتابیه که ب شب یلدا و سفره هفستین جلوه میده برای پز . یا عطار که اثاراش جز بهترینای جهان بود . خودم نمیدونستم . چرا خونوادمون بجا شیکم و پوشاک مارو قبلتر باکتاب اشنا نکردن ؟ بی انصافیه :(( یادم باشه کتاب روزهای دکتر ندوشن رو بخونم کمی پرورش دادن بچه یادبگیرم. میترسم ازین باتلاق :((((
یه توضیح کوچولو : منظورم فقط ازدواجای بدرد نخوره . وگرنه اون ازدواجا که ازفهم و سلایق و شعور کم نمیکته هیچ زیادتر هم میکنه مورد تایید و تشویق قرار میگیره. ک من دو سه مورد بیشتر ازشون ندیدم
ازدواج اخر خطه و پایان موفقیتا و خوشیا .
من هرموقع قصد خودکشی داشتم حتما ب ازدواج فکر میکنم
و موضوع خطرناکتر اینه که این موجودات دارن روز ب روز تکثیر میکنن کسیم جلودارشون نیست :(((
فلان ,کتاب ,ب ,یه ,ک ,باشه ,کتاب کتاب ,هفستین جلوه ,سفره هفستین ,و سفره ,جلوه میده
درباره این سایت